حوزه علمیه رشترشت یک از شهرهای شمالی ایران و مرکز استان گیلان، که نام اولیه آن دیلم بوده و در منابع تاریخی نام این شهر حتی قبل از اسلام نیز ذکر شده است. بعد از ورود اسلام، یکی از راههای ترقی آن در هر منطقهای حوزه علمیه آن منطقه میباشد. مردم شهر رشت بعد از ورود اسلام، در قرن چهارم اولین حوزه خود را تاسیس کردند. از زمان تاسیس تا قرن پانزدهم فراز و فرودهای زیادی را در تاریخ حوزه علمیه این شهر مشاهده میکنیم و این امر تا به امروز ادامه دارد. ۱ - معرفی اجمالی رشترشت مرکز استان گیلان است. گیلان پیش از اسلام به «دیلم» مشهور بود. در منابع تاریخی آمده است: «این شهر به احتمال قوی قبل از اسلام، در زمان ساسانیان وجود داشته است.» [۱]
جمعی از محققین و پژوهشگران ایرانی و خارجی، جغرافیای کامل ایران، ج۲، ص۱۰۲۸.
در دوران صفویه مرکز گیلان، «بیه پس» (بیه در لهجه گیلکی به معنای رودخانه است. سفیدرود بزرگترین رودی است که گیلان را دو نیم میکند. یک سوی سرزمینهای سفیدرود را «بیه پس» و طرف دیگر را «بیه پیش» یا «لاهیجان» میگویند.) [۲]
سماک امانی، محمدرضا، سیمای رشت، ص۲۳.
از فومن به رشت منتقل گشت و موجب فزونی اهمیت بیش از پیش این شهر گردید. رشت را در گذشته «دارالعمارة» (دارالمرز) نیز مینامیدند.۲ - دوره تاسیسهر چند در قرن سوم و چهارم، حکومت علویان بر این دیار نیز استیلا داشتند و آل بویه از این سرزمین برآمدهاند، لیکن منابع تاریخی نخستین مدارس ساخته شده از سوی علویان را به شهر آمل نسبت میدهند. [۳]
سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران، ص۹۸.
[۴]
آملی، اولیاءالله، تاریخ رویان، ص۱۱۰.
۲.۱ - علمای دورهعلامه محقق شیخآقابزرگ تهرانی هم تنها به ذکر هفت تن دیلمی در قرن ششم اشاره نموده است که نام غالب آنها ترکیبی از واژههای فارسی است و نشانگر این موضوع است که این دوره فرهنگ اسلامی آنچنان که باید در بین دیلمیان رسوخ نکرده است. وقتی پا به قرن هفتم میگذاریم هر چند شمار عالمان شیعی تنها دو نفر ذکر شده، لیکن نامهای اصیل اسلامی، «ابوالفضل بن شهر دویر» و «حسن بن محمد» بر آنها نهاد شده است. «حسن بن محمد دیلمی» مؤلف کتابهایی بسان «ارشاد القلوب»، «غرر الاخبار» و «اعلامالدین» است که در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم میزیسته است. و «ابوالفضل بن شهر دویر» گویا از علمای زیدی است، ولی شیخ آقابزرگ با ارائه دلیلی از کتاب «تفسیر الکبیر» او، ابوالفضل را شیعه امامی میداند. [۷]
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، «الانوار الساطعة»، ج۳، ص۱۳۱-۱۳۲.
در قرن هشتم نیز «حسن بن محمد دیلمی» تنها عالم شیعی این دیار معرفی شده است. [۸]
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، الحقائق الراهنة، ج۳، ص۷۷.
۳ - دوره تداوم و پیشرفتدوره دوم حوزه علمیه رشت از قرن نهم آغاز و تا قرن پانزدهم تداوم مییابد. تنها عالم شیعه در قرن نهم هجری عارف نامدار «عبدالکریم گیلانی» (۸۱۱ـ۷۶۷ق) است که کتابهای «الانسان الکامل»، «الکهف الرقیم»، «المناظر الالهیة»، «السفر القریب»، «حقیقة الیقین»، «مراتب الوجود»، «شرح مشکلات الفتوحات»، «الکمالات الالهیة»، «الناموس الاعظم» و «قاب قوسین» را به رشته تحریر درآورده است. ۳.۱ - علمای قرن دهمدانشوران قرن دهم گیلانی به قرار زیر میباشند: ۱. احمد گیلانی ۲. پیله فقیه گیلانی اشکوری(پدر عبدالوهاب گیلانی) ۳. جلالالدین طالقانی (فرزند شاهین گیلانی) ۴. محمدصالح طالقانی ۵. علیاکبر طالقانی ۶. محمود طالقانی ۷. عبدالله گیلانی (شارح «رسالة الاخلاق») ۸. محمد گیلانی (فرزند احمد، مؤلف «اثبات واجب» در شرح کتاب حسین آلهی اردبیلی به همین نام) [۱۰]
آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، احیاء الداثر، ص۱۹۵.
۳.۲ - علمای قرن یازدهمدر قرن یازدهم یک نوع تحول در حوزه رشت دیده میشود و آن مهاجرت دانشمندان گیلان به شهرها و یا حوزههای علمیه دیگر برای فراگیری علوم یا نشر فرهنگ شیعه است. در این عصر به عالمان فرزانهای چون «احمد کچایی زرّافه» برمیخوریم که از اساتید شیخ بهایی میباشد. و یا دانشورانی که از حوزه اصفهان، مکتب شیخ بهایی و میرداماد بهره بردهاند. شیخ آقابزرگ بالغ بر سی تن از علمای گیلان در قرن یازدهم را ذکر کرده است. ما جهت اختصار برخی از مؤلفان این حوزه را نام میبریم: ۱. رفیعالدین محمد بن ملا محمد مؤمن، مشهور به رفیعا گیلانی: وی از شاگردان شیخ بهایی است. «الذریعة الی حافظ الشریعة» در مراثی حضرت سید الشهداء و «تعلیقات علی اصول الکافی»، از تالیفات اوست. ۲. محمدصالح گیلانی (متوفی ۱۰۸۷ق): حکیم محمدصالح گیلانی از شاگردان شیخ بهایی است که پس از تحصیل علم به یمن رفته و در آنجا مسکن اختیار کرده است. او از دانشمندان بزرگ منطق و ریاضیات و از پزشکان ماهر عصر خویش در یمن بود که دانش پزشکی را همزمان با آموزش علوم عقلی در بیمارستانهای اصفهان فراگرفته بود. ۳. عبدالباقی گیلانی ۴. عبدالغفار رشتی: او از شاگردان میرداماد است و بر بعضی از کتابهای او تعلیقاتی نگاشته که حاشیه بر «الایماضات» و «التقدیسات» او را شیخ آقابزرگ نقل کرده است. «آداب المناظرة» و رساله «المسائل فی الحکمة» به زبان فارسی از کتابهای اوست. البته وی بر بسیاری از کتب فلسفی چون «شرح حکمة العین»، «الهیات شفاء» و... حاشیه دارد. ۵. عبدالوحید گیلانی: وی از شاگردان شیخ بهایی و متکلمان، فقها و مفسران عصر خویش است. «اثبات الشوق»، «اعلی علّیّین»، «آینه غیبنما»، «اسرار التوحید» و... از آثار اوست. ۶. محمدسلیم گیلانی، نگارنده شرح الالفیة. ۷. فیلسوف حکیم شمسای گیلانی، مؤلف «التحقیقات» و «حدوث العالم» از شاگردان حکیم الهی ملاصدرای شیرازی. ۸. زینالدین علی گیلانی، مؤلف «الامر بالمعروف و النهی عن المنکر»، «فضل القرآن»، «رسالهای در اصول دین». ۹. صدرالدین علی گیلانی، مؤلف «شرح القانون» در پزشکی. ۱۰. نظامالدین علی گیلانی، ملقب به «حکیم الملک» شارح نهج البلاغه به فارسی به نام «انوار الفصاحة و اسرار البلاغة». ۱۱. ملا میر قاری گوکهای گیلانی، مؤلف «زبدة الحقائق». ۳.۳ - علمای قرن دوازدهمعلامه تهرانی دانشوران گیلانی قرن دوازدهم را به تعداد عالمان قرن یازدهم ذکر کرده که از فعالیت مستمر حوزه رشت در دوره دوم حکایت دارد و اگر پس از برافتادن صفویان حوزه اصفهان به نوعی رکود علمی رسید دانشوران حوزه رشت چون دیگر عالمان فاضل برای تکمیل علوم به حوزه علمیه نجف مهاجرت نمودند و شماری از آنان پس از تحصیل دوره عالی به رشت بازگشتند. ۳.۴ - مدارس دورهسه مدرسه در دوره دوم حوزه علمیه رشت تاسیس شدهاند که به حسب ظاهر هر سه در زمان قاجار بنا گردیدند. هر چند تاریخ بنای «مدرسه حاجی حسن» معلوم نیست لیکن «مدرسه صدریه» سال ۱۲۱۲ق به اتمام رسیده و «مدرسه مستوفی» در سال ۱۲۴۲ق بنا شده است. [۲۲]
سلطانزاده، حسین، تاریخ مدارس ایران، ص۳۱۲-۳۱۳.
۴ - پانویس۵ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «حوزه علمیه رشت»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۰۸/۲۴. |